|
شهر رمان 
| ||
|
[ يکشنبه 8 شهريور 1394 ] [ 23:12 ] [ ترنج ]
بچه ها به خدا اگه تا فردا نظر نیاد دیگه به این وبلاگ نمیام و پست نمیزارم !
موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ شنبه 7 شهريور 1394 ] [ 16:22 ] [ ترنج ]
سلام بچه ها ! اینم از عکس های شخصیت های اصلی رمان چرا من باید اجباری ازدواج کنم ؟ ( اوین و کامران ) البته بازم عکس میزارم . فعلا همینا رو داشته باشین . بچه ها اسم مدل اصلی کامران ارمیا قاسمیه . اگه تو نت جستجو کنید عکس های دیگشم میاره . خداییش خیلی جیگره .
کامران
بچه ها این هم عکس اوینه . اسم شخصیت اصلی اوین هم یاسمین کلاهانه . خیلی نازه !
نظرتون رو بگید ها ! بای بای !
موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ جمعه 6 شهريور 1394 ] [ 21:01 ] [ ترنج ]
سلااااااااااااااااام به همه ی دوستان عزیز . من خیلی وقت بود که به وبلاگ سر نزده بودم وتو پست اخر نوشتم دیگه نمیام . اما اتفاقی تو نت سایتمو دیدم رفتم توش و دیدم کلی نظر واسم اومده . برای همینم تصمیم گرفتم دوباره به مدیریت این وبلاگ ادامه بدم . البته به شرطی که نظر بدین ! راستی وقتی رمان هامو خوندم فهمیدم خیلی چرت نوشتم . عکس شخصیت ها هم خوب نبود . واسه همین تصمیم دارم رمان رو از اول بنویسم عکس شخصیت ها هم عوض میشه ! امیدوارم خوشتون بیاد . لطفا برید و رمان چرا من باید اجباری ازدواج کنم ؟ رو از قسمت اولش دوباره بخونین . چون بازسازی .قسمت 3 هم خیلی با حاله .
فعلا بای !
موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ جمعه 6 شهريور 1394 ] [ 20:49 ] [ ترنج ]
سلام مثل اين كه ديگه هيچ كسي نظر نميده .باز ديد هم خيلللللللللللللللللللي كمه ! من مجبورم وبلاگ رو حذف كنم . اما تا هفته ي ديگه صبر ميكنم . اگه حداقل ۲ تا نظر نياد وبلاگ حذف ميشه . رمان هم بي رمان . واقعا متاسفم خودتون مجبورم كرديد . اصلا لعنت به من كه وبلاگ زدم و كلي وقت گذاشتم تا مطلب بذارم اونوقت شما هم نظر نديد ! واقعا حيف . روزي ۳ ساعت وقت ميذارم براتون فكر ميكنم تا بتونم رمان بنويسم . اما شما يه نظر كوچولو هم نمي ديد ! باشه دوستان باشه ! يه روزي ميرسه شايد خودتونم وبلاگ بزنين . اميدوارم هيچ نظري براتون نياد تا بفهمين من چي ميگم ! . من خرو داشته باش موقع ي ساخت وبلاگ فكر ميكردم وبلاگ پر نظر ميشه اما يك ماه گذشته وبلاگ هيچ نظري نداره . حتما تعجب كرديد با خودتون ميگيد چند تا نظر يكي به اسم مينا گذاشته پس اين چي ميگه ؟ بايد خدمتتون عرض كنم من خودم مينا بودم . از خودم نظر ميذاشتم با اسم مينا . كه حداقل دلم يكم خوش باشه . يعني فكر كنيد من تو اين مدت با خودم حرف ميزدم . الان بهم ميگيد اين ديوونه ست ؟ اره ؟باشه اره ديوونم . ديوونم كه براي شما ها وبلاگ ساختم يه نظرم تو وبلاگم نيومده . از اين به بعد نظراي مينا جون يا به اصطلاح خودم رو حذف ميكنم . ديگه شور و شوق قبلا رو ندارم . كه خيلي خوب از اب در بياد رمانم ! كاش نظر ميدادين . كار سختي بود ؟از عمرتون كم ميشد ؟ واقعا معذرت ميخوام اما ميمردين ؟ من احمق ! براي شما نظر سنجي ميذارم . كلي توي اينترنت گشتم تا عكس شخصيت ها رو پيدا كردم اونوقت شما هم نظر نديد . خدافظ .
موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ چهارشنبه 14 آبان 1393 ] [ 15:32 ] [ ترنج ]
سلام اينم پست ۳ اين پست خيلي باحاله پيشنهاد ميكنم بخونيد . ادامه ي مطلببببببببب موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ جمعه 6 شهريور 1394 ] [ 20:38 ] [ ترنج ]
سلام . اينم قسمت ۲ نظر يادتون نره ها ! موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ جمعه 6 شهريور 1394 ] [ 18:58 ] [ ترنج ]
دوستان همونطور که گفتم وبلاگ بازسازی شده همینطور رمان . لطفا از قسمت اول دوباره بخونین . چون یکم تقییر کرده
برید ادامه مطلب موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ جمعه 6 شهريور 1394 ] [ 18:49 ] [ ترنج ]
سلاممممممممممممم . ميخوام اول از همه يكي از رماناي خودمو بذارم كه سبكش همخونه و ازدواج زوري و ايناس . اميدوارم خوشتون بياد .
خلاصه ي رمان : رمان در مورد زندگي دختري ۱۶ ساله به نام اوينه كه پدرش تو ۱۴ سالگي اوين مرده و مادرش دوباره با دوست صميمي پدرش جميل ازدواج كرده و جميل رفتار خوبي با اوين نداره . جميل يه پسرم به نام نيما داره كه ۲۰ سالشه اما با اوين بسيار مهربونه و مثل خواهر خودش اونو دوست داره . يك روز جميل به خاطر پول اوين رو مجبور به ازدواج با يك پسر ثروتمند ميكنه . اونم عقد دائميييييييييييييييييييييييي !
واي چه شود . من خودم از اين سبك رمانا خيلي خوشم مياد . ۸۰ در صد رماناي ايراني هم موضوعشون همينه . من همين امروز شروع به نوشتم ميكنم . راستي خواهشششششششششششش ميكنم نظر بديد . اونايي كه خودشون مدير وبلاگ هستن ميدونن من چي ميگم . ما كلي وقت ميذاريم و مطلب ميذاريم و زحمت ميكشيم . البته بايد بگم به خودمونم چيزي نميرسه اما بازم با نظراي شما عزيزان جون ميگيريم . در ضمن شما مياين وبلاگو بازديد ميكنين زورتون مياد يك نظر كوچولو بديد ؟كار سختي نيست كه . فوقش ۲ دقيقه طول ميكشه . تو رو خدا نظر بديد پس !
باي !
موضوعات مرتبط: رمان چرا من بايد اجباري ازدواج كنم ؟ ( نوشته ي خودم ) , [ چهارشنبه 14 آبان 1393 ] [ 14:50 ] [ ترنج ]
|
| |
